- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هوای دشت چون افتاد در سر آن پریرو را طپیدن های دل صحرا به صحرا برد آهو را
2 حریف نکته چین را پاسداری کن چو آیینه یکی صد گوید از عیبت شکستی گر رسد او را
3 چو نقش پا به هر گامی سری بر خاک اندازد فسان از سخت رویی باشد آن شمشیر ابرو را
4 نگردد تنگ دستی پردهٔ روی هنر هرگز به جیب پاره چون پنهان تواند داشت گل، بو را
5 وفور نور حسنش مانع نظاره شد جویا صفای جبهه اش باشد نقاب آن روی نیکو را