نبود عجب که دیده به دیدار از حزین لاهیجی غزل 474

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

نبود عجب که دیده به دیدار می‌رسد

1 نبود عجب که دیده به دیدار می‌رسد فیض چمن، به رخنه دیوار می‌رسد

2 گردد قبول عذر گریبان پاره‌ام دستم اگر به دامن دلدار می‌رسد

3 عیبم مکن که حوصله‌سوز است مستیم پیمانهٔ نگاه تو، سرشار می‌رسد

4 آزادگی گزین که ازین دشت پرفریب گر می‌رسد به جای، سبکبار می‌رسد

5 دلتنگی از فغان من ای غنچه‌لب چرا؟ یک ناله هم به مرغ گرفتار می‌رسد

6 دارد امیدوار مرا بخت سبز خویش آخر به وصل آینه، زنگار می‌رسد

7 هرگز ندیده است ز دشمن کسی، حزین آن‌ها که بر من از ستم یار می‌رسد

عکس نوشته
کامنت
comment