- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آبحیات میچکد از لب جانفزای تو راحت روح میدهد خنده دلگشای تو
2 خوش بود از لبت سخن هم بجفا و هم ثنا همچو ثنا خوش آیدم از لب تو جفای تو
3 مهر رخت بتیغ اگر گرد بر آرد از دلم ذره خاک من کند میل سوی هوای تو
4 گر بهلاک جان بود میل تو من رضا دهم هیچ ارادتی مرا نیست بجز رضای تو
5 حجره دل چو جای تست از غم خود تهی کنش غم چه که هیچ شادیی نیست مرا بجای تو
6 جز لب و دیده در غمت خشگ و ترم نماند هیچ از تر و خشگم آنچه هست نیست مگر برای تو
7 تا تو برخ غزاله ئی تا تو بچشم چون غزال ابن یمین ز جان و دل هست غزلسرای تو