معشوقه به رنگ روزگارست از انوری ابیوردی غزل 24

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

معشوقه به رنگ روزگارست

1 معشوقه به رنگ روزگارست با گردش روزگار یارست

2 برگشت چو روزگار و آن نیز نوعی ز جفای روزگارست

3 بس بوالعجب و بهانه‌جویست بس کینه‌کش و ستیزه‌کارست

4 این محتشمیست با بزرگی گر محتشم و بزرگوارست

5 بوسی ندهد مگر به جانی آری همه خمر با خمارست

6 در باغ زمانه هیچ گل نیست وان نیز که هست جفت خارست

7 ای دل منه از میان برون پای هر چند که یار بر کنارست

8 امید مبر کز آنچه مردم نومیدترست امیدوارست

9 هر چند شمار کار فردا کاریست که آن نه در شمارست

10 بتوان دانست هر شب از عمر آبستن صد هزار کارست

عکس نوشته
کامنت
comment