1 آن شد که ترا رفت همی با ما ناز و آن شد که مرا بود بروی تو نیاز
2 ما ناز تو و نیاز خویش ، ای پرساز بر سنگ زدیم و صبر کردیم آغاز
1 ابر سیمابی اگر سیماب ریزد بر کمر دود سیماب از کمر ناگاه بنماید اثر
2 ور ز سرما آبدان قارورۀ شامی شدست باز بگدازد همی قاروره را قاروره گر
1 دل تنگم از ان جهان پیوسته .......................................
2 کی بگسلم از مهر چنان دلبندی ؟ چون هست رگ عشق بجان پیوسته
1 چون بر کشی آن بلارک گوهردار بر مرکب تازی فگنی زین افزار
2 هر موی جداگانه بر اندام سوار فریاد همی کند که : شاها ، زنهار