جامی

جامی

جامی
جامی

ای که افسانه این دیدهٔ تر می‌پرسی از جامی غزل 287

غزل 287 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

ای که افسانه این دیدهٔ تر می‌پرسی

1 ای که افسانه این دیدهٔ تر می‌پرسی حال این غرقه به خوناب جگر می‌پرسی

2 نیست بر مردم روشن بصر این پوشیده پرس ازین جان و دل سوخته گر می‌پرسی

3 دیده بر طلعت خوبان نگشایی زنهار ای که از فتنه ارباب نظر می‌پرسی

4 عیب در مذهب ما زهد و هنر عشق بود گفتم اینک اگر از عیب و هنر می‌پرسی

5 از پی شرب شبانه منم و جام صبوح چندم از شغل شب و ورد سحر می‌پرسی

6 جامیا چند درین چارسوی کون و فساد می‌نشینی و ز آفاق خبر می‌پرسی

7 زآنچه ناچار تو با بی‌خبری ساخته‌ای وز چپ و راست خبرهای دگر می‌پرسی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای که افسانه این دیدهٔ تر می‌پرسی

شاعر شعر ای که افسانه این دیدهٔ تر می‌پرسی چه کسی است ؟

شاعر شعر ای که افسانه این دیدهٔ تر می‌پرسی جامی می باشد.

شعر ای که افسانه این دیدهٔ تر می‌پرسی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر ای که افسانه این دیدهٔ تر می‌پرسی چیست ؟

قالب شعر ای که افسانه این دیدهٔ تر می‌پرسی غزل است

مضمون اصلی شعر ای که افسانه این دیدهٔ تر می‌پرسی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر