- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 را که هست ز ساعد در آستین پرسیم به پول کهنه نیرزند مفلسان قدیم
2 در بنیم نشانم من غریب ز چشم ترحمی نکنی هیچ پر غریب و بتیم
3 خط تو سوخت بر آتش هزار دفتر علم ندانمت ز که این خط گرفته تعلیم
4 به درد عشق تو عشرت همین بود که مرا شراب خون دل و غم حریف و غصه ندیم
5 همیشه بیم کنند از رقیب عاشق را امید وصل اگر باشد از رقیب چه بیم
6 مرا تمام بود نیم مدعی در عشق کجاست تیغ که سازد رقیب را به دو نیم
7 کمال کیست که او را گدای خود شمری مرا حقیر شمر کز تو متئیست عظیم