کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

آن رخ نه بینم ار نبردی زلف از کمال خجندی غزل 51

غزل 51 ام از 1252 غزلیات

آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب

1 آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب شب مقطع نگشته نه بیند کسی آفتاب

2 بر گوشه عذار تو مستیست خفته چشم نزدیک صبح از پی آن می رود به خواب

3 دندان شانه می کشد آن چین زلف و بس نامش خطا نبود که خواندیم مشک ناب

4 گفتی پس از هلاک نو دست از جفا کشم ای عمر ناگزیر چرا می کنی شتاب

5 شوق رخ و لب تو ز دل خون چکاند خون از آتش و نمک کند این گربه ها کباب

6 نقش درت همیشه به خون بر کشد سرشک همچون محرران که به سرخی کشند باب

7 خط مای اشک بر ورق چهره کمال گر آیدت به چشم روان خوانیش جواب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب

شاعر شعر آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب چه کسی است ؟

شاعر شعر آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب کمال خجندی می باشد.

شعر آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب چیست ؟

قالب شعر آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب غزل است

مضمون اصلی شعر آن رخ نه بینم ار نبردی زلف پر ز تاب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.