عبید زاکانی

عبید زاکانی

عبید زاکانی
عبید زاکانی

بکشت غمزهٔ آن شوخ بی‌گناه از عبید زاکانی غزل 1

غزل 1 ام از 280 غزلیات

بکشت غمزهٔ آن شوخ بی‌گناه مرا

1 بکشت غمزهٔ آن شوخ بی‌گناه مرا فکند سیب زنخدان او به چاه مرا

2 غلام هندوی خالش شدم ندانستم کاسیر خویش کند زنگی سیاه مرا

3 دلم بجا و دماغم سلیم بود ولی ز راه رفتن او دل بشد ز راه مرا

4 هزار بار فتادم به دام دیده و دل هنوز هیچ نمیباشد انتباه مرا

5 ز مهر او نتوانم که روی برتابم ز خاک گور اگر بردمد گیاه مرا

6 به جور او چو بمیرم ز نو شوم زنده اگر به چشم عنایت کند نگاه مرا

7 عبید از کرم یار بر مدار امید که لطف شامل او بس امیدگاه مرا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بکشت غمزهٔ آن شوخ بی‌گناه مرا

شاعر شعر بکشت غمزهٔ آن شوخ بی‌گناه مرا چه کسی است ؟

شاعر شعر بکشت غمزهٔ آن شوخ بی‌گناه مرا عبید زاکانی می باشد.

شعر بکشت غمزهٔ آن شوخ بی‌گناه مرا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بکشت غمزهٔ آن شوخ بی‌گناه مرا چیست ؟

قالب شعر بکشت غمزهٔ آن شوخ بی‌گناه مرا غزل است

مضمون اصلی شعر بکشت غمزهٔ آن شوخ بی‌گناه مرا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر