-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این همه خونابه کاندر چشم گریان من است گشته پیدا از جراحت های پنهان من است
2 قاصدی کاید ز جانان بهر قتل دیگری قاصد جانان مگو کو قاصد جان من است
3 پرده از راز دلم چون غنچه برخواهد گرفت چاک ها کز شوق آن اندر گریبان من است
4 خواب دیدم دوش کان لب می گزم اینک هنوز در لبش مانده نشان زخم دندان من است
5 می شوم خاک رهت ای باد گرد من ببر هر کجا جولانگه سرو خرامان من است
6 هر شب از تسبیح خود فوج ملک مانند باز بس که بر اوج فلک فریاد و افغان من است
7 از جگر جامی کباب آور ز خون دل شراب کامشب آن خوانخواره بدمست مهمان من است