1 آنرا که دل از عشق تو کور و کر نیست همچون دل من در پی شور و شر نیست
2 وصل تو بزور یا بزر دست دهد زین پس من و هجر تو چو زور و زر نیست
1 امیری کو سزای گاه باشد محمد بیک ارغونشاه باشد
2 جهانداری که از اورنگ شاهی چو بر گردون گردان ماه باشد
1 شاه جهان چو پای فرا پیش صف نهاد دشمن برای تیر وی از جان هدف نهاد
2 دارای دین طغایتمور خان که بر دلش ایزد بروز کین رقم لاتخف نهاد