1 آن عاقل دوست همچو ابله دشمن آن کرد به من کان نکند صد دشمن
2 گر مهر چنین بود غلام کینم ور دوست چنین کند عفاالله دشمن
1 شش جهت ملک را کار یکی در ده است کز پس هفتم قران ملک به دست شه است
2 مادر هفت آسمان گر چه همه فتنه زاد تا به مراد دلش حامله شد نه مه است
1 چه شب است این که درو خون ستم ریخته اند بر شکر ریز دعا زر کرم ریخته اند
2 موکب قدر رسید و به ره قدر سپاس آب صد جشن جم و عید حرم ریخته اند
1 باد صبح است که مشاطه جعد چمن است یا دم عیسی پیوند نسیم سمن است
2 نکهت نافه مشگ است نه نافه است نه مشگ اثر آه جگر سوخته ای همچو من است