-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن نگار بی وفا گر یار ماست از چه رو پیوسته در آزار ماست
2 او ز ما بیزار خوش در خواب صبح در خیالش دیده ی بیدار ماست
3 ما تو را دلدار خود پنداشتیم این همه اندیشه از پندار ماست
4 پیش تو اقرار کردم بندگی این ستم بر جانم از اقرار ماست
5 می کشم جوری که نتوان باز گفت چاره ام خون خوردنست این کار ماست
6 هر گلی کاندر گلستان دیده ام بی رخت در دیده ی جان خار ماست
7 ای دل مسکین مجوی از وی وفا در جهان زیرا که او عیار ماست
8 گر سر یاری نداری باک نیست هر که یار ما نباشد بار ماست