جامی

جامی

جامی
جامی

آن سفر کرده کش از ما دل گرفت از جامی غزل 218

غزل 218 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

آن سفر کرده کش از ما دل گرفت

1 آن سفر کرده کش از ما دل گرفت جان فدایش هر کجا منزل گرفت

2 جان باقی بود یارب از چه رو رفت و خوی عمر مستعجل گرفت

3 تن فتاد از پای چون محمل براند جان برید از تن پی محمل گرفت

4 تا دلش ناید به درد از حال ما خویش را از حال ما غافل گرفت

5 گرد ما دریا شد از سیل سرشک یار ازان دریا ره ساحل گرفت

6 من قتیل یارم ای خوش آن قتیل کو تواند دامن قاتل گرفت

7 کی تواند جامی از پی رفتنش چون ز گریه پای او در گل گرفت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن سفر کرده کش از ما دل گرفت

شاعر شعر آن سفر کرده کش از ما دل گرفت چه کسی است ؟

شاعر شعر آن سفر کرده کش از ما دل گرفت جامی می باشد.

شعر آن سفر کرده کش از ما دل گرفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر آن سفر کرده کش از ما دل گرفت چیست ؟

قالب شعر آن سفر کرده کش از ما دل گرفت غزل است

مضمون اصلی شعر آن سفر کرده کش از ما دل گرفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی