1 آنکه سلامت جهان آمده در سلامتش خون دو عالم ار خورد من نکنم ملامتش
2 جلوه بباغ اگر کند تازه نهال قامتش سرو سهی زجا رود با همه استقامتش
3 قصد هلاک و ترک سر سینه چاک و چشم تر گفتمت این بود پسر عاشقی و علامتش
4 غمزه که خورد خون دل چون دهیش جواب اگر لعل لبت ببوسه ای می ندهد غرامتش
5 بار خدای رحم کن بر دل پرگناه من کامده عذرخواه او اشک دی ندامتش
6 با دو جهان گنه مرا دل شده قائم از وفا کار چو با علی بود در سفر قیامتش
7 شاید اگر بخواندم بر در میکده شبی پیر مغان که عام شد بر دو جهان کرامتش
8 آشفته اندر این سفر نام علیست حرز دل گو ببرند در وطن مژده ای از سلامتش
9 هست ید خدا علی نایت مصطفی علی لعن بخارجی کن و منکر بر امامتش
دیدگاهها **