- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن دلبر طناز نگوئی که کجا شد از پیش من بیدل دیوانه چرا شد
2 چون مونس و غمخوار دل خسته ما بود از بهر چه از خسته خود یار جداشد
3 جان و دل غم دیده دمی شاد نبودست تا از برمادلبر بی مهر و وفا شد
4 عشاق وفادار ندیدند دل خوش تا یار ستمکاره پی جور و جفا شد
5 یک روز نپرسید که از جور غم عشق بر جان و دل عاشق بیچاره چه ها شد
6 ما شهره شهریم میان همه عشاق تا عشق ترا میل دلی جانب ما شد
7 گویند اسیری ز چه شوریده و شیداست گو از غم ما او بجهان بی سرو پاشد