آن ماه دل افروز که رشک قمر از قاسم انوار غزل 278

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

آن ماه دل افروز که رشک قمر آمد

1 آن ماه دل افروز که رشک قمر آمد در پرده نهانست ولی پرده در آمد

2 گلهای بساتین همه نالند چو بلبل چون حسن تو در صحن چمن جلوه گر آمد

3 هرجا که تجلی رخت جلوه عیان کرد بالا شجری،دل حجری،لب شکر آمد

4 یک لمعه ز رخسار تو در ملک جهان تافت «صدق » ز دل خرقه و زنار بر آمد

5 صد بار بکشتند مرا در غم عشقت هر بار از آن بار دگر زنده تر آمد

6 هر تیرکه از شست تو آمد،بحقیقت بر سینه عشاق چو شهد و شکر آمد

7 هر جام که خوردیم از آن خم دل افروز در بار دگر جودت او بیشتر آمد

8 شاید که بدنیی و بعقبی نکند میل جانی که دو عالم بر او مختصر آمد

9 یاران همه در حالت خوش مست سماعند کز یار سفر کرده قاسم خبر آمد

عکس نوشته
کامنت
comment