سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

آن سرو بین که باز چه رعنا از سلمان ساوجی غزل 213

غزل 213 ام از 897 غزلیات

آن سرو بین که باز چه رعنا همی رود

1 آن سرو بین که باز چه رعنا همی رود می‌آید او و عقل من از جا همی رود

2 حوریست بی‌رقیب که از روضه می‌چمد جانیست نازنین که به تنها همی رود

3 از زنگبار زلف پراکنده لشگری بر خویش جمع کرده به یغما همی رود

4 ما را اگر چه ساخت به خواری چو خاک راه شکرانه می‌دهیم که بر ما همی رود

5 مسکین دلم به قامت او رفت و خسته شد زان خسته می‌شود که به بالا همی رود

6 گویی چرا به منزل ما هم نمی‌رسند آهم که از ثری به ثریا همی رود؟

7 دل قطره‌ای ز شبنم دریای عشق اوست کز راه دیده باز به دریا همی رود

8 سلمان چو خامه، نامه به سودا سیاه کرد بس چون کند که کار به سودا همی رود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن سرو بین که باز چه رعنا همی رود

شاعر شعر آن سرو بین که باز چه رعنا همی رود چه کسی است ؟

شاعر شعر آن سرو بین که باز چه رعنا همی رود سلمان ساوجی می باشد.

شعر آن سرو بین که باز چه رعنا همی رود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر آن سرو بین که باز چه رعنا همی رود چیست ؟

قالب شعر آن سرو بین که باز چه رعنا همی رود غزل است

مضمون اصلی شعر آن سرو بین که باز چه رعنا همی رود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر