آن شکارم کز بر تیرسنان از عرفی شیرازی مثنوی 140

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

آن شکارم کز بر تیرسنان میرویدم

1 آن شکارم کز بر تیرسنان میرویدم التماس زخم تو از لامکان میرویدم

2 حسن میگوید که من تخمی بیفشانم ولی تا قیامت روی گرم از آستان میرویدم

3 در لبم در عشق تو آن میهمان دار بلا کز در و دیوار خیل میهمان میرویدم

4 من کیم رضوان آن جنت که در هر سوی راه طوبی از فیض نسیم بوستان میرویدم

5 بشکنم ناقوس و تسبیحی بدست آرم ولی چون کنم با اینکه زنار از میان میرویدم

6 مست این ذوقم که گر مدهوشم و گر هوشمند شکر درد از زیر لب تا مغز جان میرویدم

7 بستم این رازیکه میدانم زبان و دل ولی حیف گر بربستن لب صد زبان میرویدم

8 پنبه الماس شد عرفی ولی مجروح من بس که هر دم نیشی از داغ نهان میرویدم

عکس نوشته
کامنت
comment