1 آن دل که همیشه در طرب داشت شتاب وان دیده که بد رخ تو وی را محراب
2 در هجر تو ای نوش لب تلخ جواب پروانه آتشست و پیمانه آب
1 تا کی ز خطه خوف آیی به صف رجا برگیر پا و برو زین دار ملک فنا
2 عمرت به باغ امل یکروزه گشت چو گل تو چون مه دو شبه طفل جهان صفا
1 گیتی سر نوبهار دارد عالم رخ چون نگار دارد
2 تا خوشی باغ برقرارست بلبل دل بی قرار دارد
1 باد صبح است که مشاطه جعد چمن است یا دم عیسی پیوند نسیم سمن است
2 نکهت نافه مشگ است نه نافه است نه مشگ اثر آه جگر سوخته ای همچو من است