عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

عرفی شیرازی
عرفی شیرازی

که دست در خُمِ مِی زد، که از عرفی شیرازی غزل 229

غزل 229 ام از 981 غزلیات

که دست در خُمِ مِی زد، که خون ما جوشید

1 که دست در خُمِ مِی زد، که خون ما جوشید که برفروخت که درچشم ما حیا جوشید

2 هزار آبله از هر نفس فروریزد چنین که از ته دل تا لبم دعا جوشید

3 ترانهٔ که چمن را به خون گرم گرفت که ناگذشته بر او سینهٔ صبا جوشید

4 کرشمهٔ که بر اصحاب درد می بارد که خون گرم شهیدان هزار جا جوشید

5 چنان ملامت عرفی مرا پریشان کرد که عذر معصیتم از لب قفا جوشید

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر که دست در خُمِ مِی زد، که خون ما جوشید

شاعر شعر که دست در خُمِ مِی زد، که خون ما جوشید چه کسی است ؟

شاعر شعر که دست در خُمِ مِی زد، که خون ما جوشید عرفی شیرازی می باشد.

شعر که دست در خُمِ مِی زد، که خون ما جوشید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر که دست در خُمِ مِی زد، که خون ما جوشید چیست ؟

قالب شعر که دست در خُمِ مِی زد، که خون ما جوشید غزل است

مضمون اصلی شعر که دست در خُمِ مِی زد، که خون ما جوشید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر