- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان چون روی خوبش از همه رو دیده ام عیان
2 جان مگو نهان بجهان شد جمال او زیرا که روی دوست عیانست از جهان
3 وحدت بنقش و صورت کثرت ظهور یافت یک ذات بیش نیست چه پیدا و چه نهان
4 پیدا بنقش جمله عالم نمود یار از غیر او نه نام توان یافت نه نشان
5 نقش دویی نمود ولی جز یکی نبود این اختلاف صورت و معنی جسم و جان
6 حسنش بشکل هر دو جهان چون که جلوه کرد عالم نمود ورنه چه کون و کجا مکان
7 جایی رسید جان اسیری براه عشق کانجا نه نام کشف و عیان بود و نه نشان