- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 که چو سوزن دوختی بر جامه چشم خویش را گاه عینک وار بر عمامه چشم خویش را
2 می نویسم نامه و از فرط شوق دیدنت بسته ام نرگس صفت بر خامه چشم خویش را
3 همچو آن عینک که در جزوی فراموشش کنند کردم از شوقت نهان در نامه چشم خویش را
4 ترک دنیا کرده ام در عین خواهش های نفس بسته ام در گرمی هنگامه چشم خویش را
5 تا به کی مانند داغ لاله خواهی دوختن از طمع بر سرخ و زرد جامه چشم خویش را
6 از خیال مهر رویی دیده ام جویا چو شمع روشنی افزای صد هنگامه چشم خویش را