آن سبک مغزی که بر تن پروری از جویای تبریزی غزل 805

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

آن سبک مغزی که بر تن پروری بنهاد دل

1 آن سبک مغزی که بر تن پروری بنهاد دل از خریت شد اسیر منجلاب آب و گل

2 می خورم هر لحظه زخم تازه ای زان چشم شوخ بسکه از هر جنبش مژگان زند ناخن به دل

3 اختلاط زاهد افسرده با اهل نشاط سخت ناچسبان بود چون خنده بر روی خجل

4 ننگ از افعال زشتت می کند دیو رجیم وای اگر جویا ز کار خود نباشی منفعل

عکس نوشته
کامنت
comment