-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن یار خشم رفته که با ما بجنگ بود دی سنبلش ز تاب می آشفته رنگ بود
2 ای واعظ، ار حدیث تو ننشست در ضمیر عیبم مکن، که گوش بر آواز چنگ بود
3 عمری چو خاک، بر سر کویت شدم مقیم آخر ز رهگذار تو بادم بچنگ بود
4 فرهاد را ز میوه شیرین، حلاوتی روزی نشد که لایق دیوانه سنگ بود
5 تیغ از چه بود بر صف دلها کشیدنت؟ با لشکر شکسته چه حاجت به جنگ بود؟
6 شاهی سیاه نامه شد و رند و عشقباز بگذاشت نام زهد ریایی، که ننگ بود