شکر کز لطف الهی از مشتاق اصفهانی دیوان اشعار 49

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

شکر کز لطف الهی کرد تسخیر جهان

1 شکر کز لطف الهی کرد تسخیر جهان همچو مهر از تیغ عالم‌گیر شاه دین‌پناه

2 شمع بزم افروز دولت ماه اوج سلطنت آفتاب برج حشمت سایه لطف‌اله

3 وارث ملک سلیمان صاحب تخت کیان ثانی صاحب قرآن شاه جهان طهماسب شاه

4 نافذالامری که گردون از ازل دارد بگوش حلقه بهر بندگیش از گوشوار مهر و ماه

5 شوکت آئینی که گر با پله تمکین او کوه را سنجی سبکتر آید از یگبرک کاه

6 معدلت کیشی که در ایام عدل او سزد کار شبنم زآتش سوزان اگر بیند گیاه

7 ساخت عالی منظری کز ارتفاعش دور نیست گرفتد گاه تماشای از سر گردون کلاه

8 بر فراز بام او هرکس که آید بنگرد چون مه کنعان زیستی مهر را در قعر چاه

9 برفراز بامش ار خواهد رساند خویش را توسن اندیشه از رفتار ماند نیمه راه

10 گرچه در گامی ز سرعت این سمند تیزرو از دو عالم بگذرد زانسان که از عینک نگاه

11 این بلند ایوان کیوان پایه چون اتمام یافت زاهتمام شاه گردون شوکت و انجم سپاه

12 کلک مشتاق ازپی تاریخش این مصرع نوشت دیده بد دور زاین ایوان گردون دستگاه

عکس نوشته
کامنت
comment