-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عهد با بالابلندی بسته ای دل به شوخی خودپسندی بسته ای
2 کرده ای زین ابلقت را چون فلک آفتابی بر سمندی بسته ای
3 تنگ شکر را گشودی از لبت بر سر هر حرف، قندی بسته ای
4 وانمودی خویش را بیچون به خلق خلق را با چون و چندی بسته ای
5 کرده ای جا خال را در خاطرم در دل آتش سپندی بسته ای
6 نوش داروها در آن لب هست و لب از برای دردمندی بسته ای
7 کرده ای جا در خم ابروی یار خانه بر طاق بلندی بسته ای
8 داد از زلف فلک پیمای تو عالمی را در کمندی بسته ای
9 اوحدی خوش گفته ای بر روی یار «بر گل از عنبر کمندی بسته ای»
10 ای سعیدا عمر می خواهی و دل بر دم اسب دوندی بسته ای