عبید زاکانی

عبید زاکانی

عبید زاکانی
عبید زاکانی

ترا که گفت که با ما وفا نشاید از عبید زاکانی غزل 36

غزل 36 ام از 280 غزلیات

ترا که گفت که با ما وفا نشاید کرد

1 ترا که گفت که با ما وفا نشاید کرد دروغ گفت چه باشد چرا نشاید کرد

2 غلام لعل لب تست جان شیرینم چنین حکایت شیرین کجا نشاید کرد

3 به بوسه قصد لبت کردم از میان چشمت به غمزه گفت نشاید هلا نشاید کرد

4 میان موی و میان تو نکته باریکست در آن میان سخن از لب رها نشاید کرد

5 هزار سال تنم گر ز تن جدا ماند هنوز مهر تو از جان جدا نشاید کرد

6 حدیث درد دل مستمند و سینهٔ ریش حکایتی است که در سالها نشاید کرد

7 مگر عبید به جان با لبم مضایقه کرد که این به مذهب اصحابنا نشاید کرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ترا که گفت که با ما وفا نشاید کرد

شاعر شعر ترا که گفت که با ما وفا نشاید کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر ترا که گفت که با ما وفا نشاید کرد عبید زاکانی می باشد.

شعر ترا که گفت که با ما وفا نشاید کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ترا که گفت که با ما وفا نشاید کرد چیست ؟

قالب شعر ترا که گفت که با ما وفا نشاید کرد غزل است

مضمون اصلی شعر ترا که گفت که با ما وفا نشاید کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر