ترا دو رخ به دو خط فن دلبری از کمال خجندی غزل 118

1 ترا دو رخ به دو خط فن دلبری آموخت تو از دو چشم و دو چشم از تو ساحری آموخت

2 تو طفل مکتب حسنی معلم تو دو چشم معلمت همه شوخی و دلبری آموخت

3 فریب و مکر به غمزه چه میدهی تعلیم وشه گیر چه حاجت مزوری آموخت

4 کجا درست کنند اهل زهد تخته عشق که مشکل است به میمون دروگری آموخت

5 به دور حسن نو آن عارف است و حرف شناس که نوع زهد سترد و قلندری آموخت

6 کی که قیمت خاک درت به عاشق گفت بهاشناسی جوهر به جوهری آموخت

7 کمال برد به نطق از شکر سبق گوئی لبت به طوطی طبعش سخنوری آموخت