1 بگو تا دلبر حورم بیاید سفید و نازک و بورم بیاید
2 دمی که می رود تابوت فایز بگو تا بر لب گورم بیاید
1 به لب خال سیاهت جایگاهست شب من بدتر از خال سیاهست
2 به فایز بوسه ای زآن لب عطا کن که گر محروم می سازی گناهست
1 سحرگه زورق سیمین مهتاب چو در دریای اخضر گشت غرقاب
2 بت فایز ز هامون سر برآورد دوباره شد شب مهتاب احباب
1 خروس عرش بی غوغاست امشب طلوع صبح ناپیداست امشب
2 سر فایز به بالین تو ای یار! نمی دانم چه واویلاست امشب