- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بگو ای ماه تابان تا کجائی که یکدم نزد مشتاقان نیائی
2 چو من بهر توأم بیگانه از خویش چرا بستی طریق آشنائی
3 بگو ز آن لب سخن گر نیک و گر بد که چون طوطی بجز شکر نخائی
4 مرا کی ماجرا سخت آید از تو که تو سر تا قدم عین صفائی
5 ز دست دوستان زهر هلاهل کند چون نوشدارو جانفزائی
6 ترا بر جان ما فرمان روانست که تو شاهی و ما مشت گدائی
7 اگر معشوق رند و می پرستست نزیبد عاشقانرا پارسائی
8 مگر وقتی بتن ابن یمین را ضرورت افتد از کویت جدائی