بگسلم از تو، با که پیوندم؟ از باباافضل کاشانی غزل 4

باباافضل کاشانی

آثار باباافضل کاشانی

باباافضل کاشانی

بگسلم از تو، با که پیوندم؟

1 بگسلم از تو، با که پیوندم؟ از تو گر بگسلم به خود خندم

2 بخت بیدار یاور من شد ناگهان زی در تو افکندم

3 بندها بود بر من، اکنون شد دیدن تو کلید هر بندم

4 کان اگر کَندَمی نیافتمی زان تو را یافتم که جان کندم

5 کی خبر داشتم ز خود بی تو که چی‌ام، یا چه گونه، یا چندم

6 آگه اکنون شدم ز خود که مرا جاودان با تو بود پیوندم

7 لاغر و مرده بودمی و اکنون یال و بازو به جان بیاگندم

8 بی تو از تن چه کیسه بردوزم؟ یا ز جان، من چه طرف بربندم؟

9 بی تو با ملک جم نه خشنودم با تو باشم، به هیچ خرسندم

10 دور گردم ز جان و تن، شاید دور باد از تو دور، نپسندم

عکس نوشته
کامنت
comment