- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اشک حسرت روشنی افزای چشم تر بس است آبداری شمع خلوتخانهٔ گوهر بس است
2 دست و بازو زیب مردان هنر پرور بس است باغ رنگین جلوهٔ طاووس بال و پر بس است
3 بیش از این آیینه از رشک صفایت چون کند اینکه دندان بر جگر افشرده از جوهر بس است
4 هر کجا قامت برافروزد قیامت قایم است زلف بر هم خوردهٔ او شورش محشر بس است
5 بار کسوت برنتابد از نزاکت حسن هند پرنیان اخگر تابنده خاکستر بس است
6 در پناه عجز از جور حوادث ایمنم صید را جویا نگهبان پهلوی لاغر بس است