1 میخانه، ز کارگاه مانی خوشتر مینای می، از برد یمانی خوشتر
2 این آب، ز آتش جوانی خوشتر این آتش، از آب زندگانی خوشتر
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 دوشم، از خواب بود چشم کحیل؛ گوشم آسوده، خوش ز قال و ز قیل
2 تا سحر، دیده فارغ از دیدن لب ز تقریر و، خاطر از تخییل
1 چند روزی از سر کویت سفر خواهیم کرد امتحان را جای در کوی دگر خواهیم کرد
2 در گذرگاهی دگر، چاکی بدل خواهیم زد؛ بر سر راهی دگر، خاکی بسر خواهیم کرد
1 ای جسم تو، جان آفرینش؛ جان تو، جهان آفرینش!
2 ای کرده بعالم آشکارا نام تو نشان آفرینش
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به