-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طره صیادی مرا در زلف خود زنجیر کرد تار مویش را به سحر غمزه طوق شیر کرد
2 دره دره آنچه در هستی بود در بند اوست عشق را نازم که آخر تا کجا تاثیر کرد
3 بسکه دیر آمد بسر وقت دلم داغ غمش تا که از حسرت مرا اندر جوانی پیر کرد
4 دعوی بیجای عشقش حد این مسکین نبود خامه صنع ازل این کار را تقدیر کرد
5 شیوه پروانه سوزی رسم در عالم نبود شعله شمع رخش این آب را در شیر کرد
6 سر اشیاء جمله پنهانست در خال لبش هر کسی در پیش خود آن نقطه را تفسیر کرد
7 داد از آب محبت در گل من رونقی آنکه در روز ازل این خانه را تعمیر کرد
8 جان (صامت) مانده مدفون در خراب آبادتن یاد الفتهای یاران وطن را دیر کرد