قد بدا الصبح علی اسعد فال از جامی غزل 218

قد بدا الصبح علی اسعد فال

1 قد بدا الصبح علی اسعد فال و زقی الدیک علی اطیب حال

2 ساقیا می گذرد وقت صبوح قدحی چند بده مالامال

3 رنج مخمور شبانه نرود جز به میهای صبوح از دنبال

4 صبحدم تشنه لبان را می لعل می دهد خاصیت آب زلال

5 حبذا آب زلالی که ازوست شسته از چهره جان گرد ملال

6 جامیا باده خور و دار حرام به حلالیش مرو راه ضلال

7 زانکه می خاصه به شیرین پسران مستی آرد چه حرام و چه حلال

عکس نوشته
کامنت
comment