طالب توحید را باید از عمادالدین نسیمی غزل 213

1 طالب توحید را باید قدم بر «لا» زدن بعد از آن در عالم وحدت دم از الا زدن

2 شرط اول در طریق معرفت دانی که چیست؟ طرح کردن هر دو عالم را و پشت پا زدن

3 گر شوی چون اهل وحدت مالک ملک وجود نوبت شاهی توانی بر فلک چون ما زدن

4 دامن گوهر بدست آر از کمال معرفت تا توانی چون صدف لاف از دل دریا زدن

5 تا نگردی محرم اسرار اسما چون ملک لاف دانش کی توانی یا دم از اسما زدن؟

6 کی تواند سرکشیدن بر فلک چون سنبله دانه ای کز خاک نتوانست سر بالا زدن

7 رنگ و بویی در حقیقت گر بدست آورده ای چون گل صدبرگ باید خیمه بر صحرا زدن

8 چند باشی ای مقلد بسته ظن و خیال درگذر زینها که نتوان تکیه بر اینها زدن

9 تا نگویی ترک سر اندیشه زلفش مکن سرسری دست طلب نتوان در این سودا زدن

10 بگذر از دنیی و عقبی تا توانی در یقین آستین از بی نیازی بر سر اشیا زدن

11 ای نسیمی با مقلد سر حق ضایع مکن از تجلی دم چه حاصل پیش نابینا زدن