سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

جان ما را دل بماند از ما از سلمان ساوجی غزل 182

غزل 182 ام از 897 غزلیات

جان ما را دل بماند از ما و ما را دل نماند

1 جان ما را دل بماند از ما و ما را دل نماند عمرم از در راند و عمری بر زبان نامم نماند

2 لطف کرد امروز و بازم خواند و دیدارم نمود صورتی خوشرو نمود انصاف نیکم باز خواند

3 خاطرش باز آمد و دل ماند در بندش مرا خاطر او باد با جا، گر دل من ماند ماند

4 آب چشمم دید و آمد بر من خاکیش رحم باد صد رحمت بر آب دیده کین آتش نشاند

5 ساقیا جامی به روی دوستان پر کن که من! جرعه این جام را بر دشمنان خواهم فشاند

6 آنچه چشمم دیده است از فرقتت، روزی مجال گر در افتد اشک یک یک با تو خواهد باز راند

7 گر خطایی دیده‌ای از من، تو آن از من مبین کین گناه ایام کرد و جرمش از سلمان ستاند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جان ما را دل بماند از ما و ما را دل نماند

شاعر شعر جان ما را دل بماند از ما و ما را دل نماند چه کسی است ؟

شاعر شعر جان ما را دل بماند از ما و ما را دل نماند سلمان ساوجی می باشد.

شعر جان ما را دل بماند از ما و ما را دل نماند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر جان ما را دل بماند از ما و ما را دل نماند چیست ؟

قالب شعر جان ما را دل بماند از ما و ما را دل نماند غزل است

مضمون اصلی شعر جان ما را دل بماند از ما و ما را دل نماند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر