حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

یک نفسی بیا که از حکیم نزاری قهستانی غزل 370

غزل 370 ام از 1607 غزلیات

یک نفسی بیا که بر دیده و سر نشانمت

1 یک نفسی بیا که بر دیده و سر نشانمت چند به زاری و شفاعت بر خویش خوانمت

2 روزی اگر قدم به بیغوله ی بنده در نهی جان و دلی به صدق در هر قدمی فشانمت

3 هر چه خلایقند اگر قصد کنند مجتمع با همه دیده وا نهم وز همه وا ستانمت

4 این همه لاف می زنم بو که ز در نرانی ام این همه جهد میکنم بو که به خود رسانمت

5 شرح جمال و لطف تو خانه به خانه می کنم بر همه خلق جز چنین جلوه نمی توانمت

6 با دل خام گفتم ای سوخته دل چو خون شدی باش که قطره قطره از دیده برون چکانمت

7 یک دو سه هفته ی دگر در پس پرده صبر کن تا چو کشنده ی منی نیک بپرورانمت

8 هاتف عشق گفت هان خشم مکن نزاریا دل شد و گر نُطُق زنی از همه وارهانمت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یک نفسی بیا که بر دیده و سر نشانمت

شاعر شعر یک نفسی بیا که بر دیده و سر نشانمت چه کسی است ؟

شاعر شعر یک نفسی بیا که بر دیده و سر نشانمت حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر یک نفسی بیا که بر دیده و سر نشانمت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر یک نفسی بیا که بر دیده و سر نشانمت چیست ؟

قالب شعر یک نفسی بیا که بر دیده و سر نشانمت غزل است

مضمون اصلی شعر یک نفسی بیا که بر دیده و سر نشانمت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
ویدیویی