1 تاجان دهم زرشک بمن سر گران شدی با غیر مهربانیت ای شوخ بس نبود
2 آیا کدام دلشده دنبال محمل است امشب که این اثر بفغان جرس نبود
3 دادیم از جفای تو داد فغان بسی اما چه سود جز تو کسی داد رس نبود
1 اگر اینست غم عشق فزون خواهد شد اگر اینست دل غمزده خون خواهد شد
2 میکند زلف تو گر سلسله داری زینسان عقلها بر سر سودای جنون خواهد شد
1 صبح باز آمد و شب گشت نهان موکب روز بسر آراست جهان
2 باز از هر طرف اصحاب بهار غارت آورد بر افواج خزان