- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تفت این دل گرم از دم سردم همه شب شد سرخ ز خون چهره زردم همه شب
2 صد شربت درد بیش خوردم همه شب ایزد داند که من چه کردم همه شب
3 مهمان من آمد آن بت و کرد طرب شوخی که در او همی بماندم به عجب
4 چون نرگس و گل نبست نه روز نه شب از نظاره دو چشم و از خنده دو لب