- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تبارک الله از این آسمان شتاب کرنگ که نعل آینه رنگش ندیده رنگ درنگ
2 اگر بساحت میدان او در آید غم وگر گشاده شود از هجوم غم دل تنگ
3 در این هوس که رود همعنان او نفسی شبانه روز زند شاطر سپهر شلنگ
4 جهنده ای که بگاه جهندگی شاید که جوهر تنش آید برون ز جامه تنگ
5 سبکروی که چنان بردود بزخمه تار که نغمه لب نگشاید بعرصه آهنگ
6 اگر کنند مثل طی مساحت اضداد ز طبع شهد بکامی رود بطبع شرنگ
7 وگر کنند بوی نسبت درنگ بسهو شتاب فهم شود بعد از این زلفظ درنگ
8 زمانه گفت زهی آسمان قوس و قزح بزیر سینه او چون بدید رنگین تنگ
9 ستاره گفت که اینک سپهر و چشمه مهر نشانه سم او دید چون بروی النگ
10 حساب طول عمل در فضای میدانش چو عرصه ابد است و شماره فرسنگ
11 خرد عرایس بکار گفت و منکر شد ازآنکه دارد از این نام هم بغایت ننگ
12 منش معارج افکار گفتم و خجلم زبهر آنکه نه راضی بود زرنگ و برنگ