- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلبر چه زود از سر پیمان ما برفت از رفتنش چه سوز که بر جان ما برفت
2 دردم چو عشق دوست که حالش پدید نیست هست و طبیب از سر درمان ما برفت
3 نشو و نما نکرد دگر شاخ نارون تا آن قد چو سرو ز بستان ما برفت
4 دیگر نخواند بلبل خوشخوان به صبحدم تا آن رخ چو گل ز گلستان ما برفت
5 جانا به چشم تو که نشد جمع خاطرم تا از بر آن دو زلف پریشان ما برفت
6 کی برفروخت کاخ دل ما به نور وصل تا از میانه شمع شبستان ما برفت