- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلبر چه زود خط برخ دلستان کشید خطی چنان لطیف بمامی توان کشید
2 نقاش صنع صورت خوب تو مینگاشت چون نقش بست خط نو چست و روان کشید
3 مونی که در سر قلم نقش بند بود نقش دهان ننگ تو گونی بد آن کشید
4 چشمت چه خوش کشید به ابرو کمان حسن بیمار بود طرفه چگونه کمان کشید
5 بر پای ناز کن ز سرم سایه ای فتاد مجروح شد که بار گرانی چنان کشید
6 خواهم نخست بر سر زلفت فشاند جان وانگه چو باد زلف ترا رایگان کشید
7 شبها کشی آه و فغان بر درتکمال درویش هر چه داشت بر آن استان کشید