1 سوگند به آفتاب یعنی رویت و آنگاه به مشک ناب یعنی مویت
2 خواهم که ز دیده هر شبی آب زنم مأوای دل خراب یعنی کویت
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 افسوس که اطراف گلت خار گرفت زاغ آمد و لاله را به منقار گرفت
2 سیماب زنخدان تو آورد مداد شنگرف لب لعل تو زنگار گرفت
1 معشوقه لطیف و چست و بازاری به عاشق همه با ناله و با زاری به
2 گفتا که دلت ببردهام باز ببر گفتم که تو بردهای تو باز آری به
1 لاله چو پریر آتش شور انگیخت دی نرگس آب شرم از دیده بریخت
2 امروز بنفشه عطر با خاک آمیخت فردا سحری باد سمن خواهد بیخت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **