1 قسم احوال بعد ازین باشد هر که دانست مرد دین باشد
2 اول آن محبتست، بدان پس ازان غیرتست و شوق ز جان
3 پس قلق،پس عطش بود،ای دل بعداز آن وجد دید شد منزل
4 هیمانست و برق و ذوق تمام ختم شد این درود کرد و سلام
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 «اسمعوا منی، یا اولی الالباب »: همه لبند و دوست لب لباب
2 همه در وقت آشکار و نهان این حکایت کنند چنگ و رباب
1 در خاکدان دهر دلی شادمان کجاست؟ یک دل که ایمنست ز غم در جهان کجاست؟
2 در گیر و دار فتنه دوران بسوختیم داری خبر بگوی که: دارالامان کجاست؟
1 آن ماه شب افروز، که در پرده نهانست در پرده نهانست، ولی پرده درانست
2 روشن نتوان گفت که: سر چیست؟ که آن یار با نام و نشان آمد و بی نام و نشانست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به