- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای آفتاب روی ترا ماه مشتری جانش مباد، هرکه کند از تو دل بری
2 ای جام اگر ز باده نداری تو چاشنی من بر کفت نگیرم، اگر کاسه زری
3 این راه عشق شیوه انسست و هیبتست مأمور عشق گردی، اگر خود غضنفری
4 ای پادشاه عالم جان، دل نگاه دار دل کشور تو گشت و تو سلطان کشوری
5 راهیست بی نهایت و شیران در آن کمین از سر سخن مگو، مگر این ره بسر بری
6 اندر پناه عشق تو ایمن شدست دل ای عشق، چاره ساز، که سد سکندری
7 عاجز شد از ثنای تو قاسم بصد زبان کز هرچه برتر آمد ازان نیز برتری