-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی آخر نظر فکن به عنایت سوی رهی
2 سرگشته ذره وار منم در هوای تو تا کی چو خاک راه مرا در هوا دهی
3 مجروح گشت جان جهانی به تیغ هجر وقتست کز وصال خودش مرهمی نهی
4 بیمار هجر را رمقی ماند از حیات از دولت وصال تو رو گر برو نهی
5 دارد فراغت از من و از حال من نگار ای دل مرا به باد بدادی ز ابلهی
6 ما کمترین بنده ی درگاه تو شدیم بنواز بنده را که فزاید تو را مهی
7 ما جان فدای عشق تو کردیم در جهان از دام ما چو آهوی وحشی چرا رهی