سلطان تاج بخش جهاندار امیر از عبید زاکانی مقطع 2

عبید زاکانی

آثار عبید زاکانی

عبید زاکانی

سلطان تاج بخش جهاندار امیر شیخ

1 سلطان تاج بخش جهاندار امیر شیخ کاوازهٔ سعادت جودش جهان گرفت

2 شاهی چو کیقباد و چو افراسیاب گرد کشور چو شاه سنجر و شاه اردوان گرفت

3 پشتی دین به قوت تدبیر پیر کرد روی زمین به بازوی بخت جوان گرفت

4 در عیش ساز و عادت خسرو بنا نهاد در رسم و عدل شیوهٔ نوشیروان گرفت

5 ایوان و قصر و جنت و فردوس برفراشت در وی نشست شاد و قدح شادمان گرفت

6 هر بنده‌ای که بر در او جایگاه یافت خود را امیر خسرو صاحبقران گرفت

7 بنگر که روزگار چه بازی پدید کرد نکبت چگونه دولت او را عنان گرفت

8 جوشی بزد محیط بلائی به ناگهان ملک و خزانه و پسرش در میان گرفت

9 یا سوز و گریه‌ای که بهم برزد آن بنا یا دود ناله‌ای که در آن دودمان گرفت

10 کان بوستان سرای که آئین و رنگ و بوی خلد برین ز رونق آن بوستان گرفت

11 اکنون بدان رسید که بر جای عندلیب زاغ سیه دل آمد و در او مکان گرفت

12 قصری که برد فرخی از فر او همای سگ بچه کرد در وی و جغد آشیان گرفت

13 در کار روزگار و ثبات جهان عبید عبرت هزار بار از این می‌توان گرفت

14 بیچاره آدمی چو ندارد به هیچ حال نه بر ستاره داد و نه بر آسمان گرفت

15 خوشوقت مقبلی که دل اندر جهان نبست واسوده خاطریکه ز دنیا کران گرفت

عکس نوشته
کامنت
comment