- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سلطان تاجبخش مرا پیش تخت خواند بر امتثال حکم بناچار تافتم
2 تا زر زنم بمدحت او بوته ضمیر صد ره بتاب آتش اندیشه تافتم
3 وز بهر ارمغانی او دیبه ثنا از تار و پود لفظ و معانی ببافتم
4 چون گشت روشنش که من اندر گه بیان موی سخن بناوک فکرت شکافتم
5 در بازوی فصاحت گردنکشان نظم از قوت طبیعت خود رشته بافتم
6 تشریف خاص خویشتنم داد و عقل گفت کز برکت برامکه بود آنچه یافتم